آمیگا ۶۰۰ ، پایان یک داستان موفق
شاید در ذهن برخی از مخاطبان این سوال ایجاد شود ، چرا بیشتر به آمیگا ۶۰۰ میپردازم و کمتر به آمیگا ۱۲۰۰ ؟ پاسخ این سوال، ریشه در تاریخچه و فلسفه طراحی این دو کامپیوتر دارد. آمیگا ۶۰۰ ، در واقع، آخرین نفسهای معماری کلاسیک آمیگا بود، معماریای که با آمیگا ۱۰۰۰ آغاز شد و با آمیگا ۵۰۰ به اوج خود رسید.
این کامپیوتر کوچک و جمعوجور با پردازنده ۶۸۰۰۰ ، میراثدار نسلی از آمیگاهایی بود که بر پایه سادگی، کارایی و سازگاری بنا شده بودند. آمیگا ۶۰۰ ، با حفظ سازگاری تقریبا کاملی با نرمافزارهای آمیگا ۵۰۰، به کاربران این امکان را میداد که از گنجینه عظیم نرمافزاری این پلتفرم لذت ببرند. در واقع، آمیگا ۶۰۰، پایان باشکوه یک دوره بود، دورهای که در آن آمیگا به عنوان یک کامپیوتر خانگی قدرتمند و خلاق، جایگاه ویژهای در دل کاربران پیدا کرده بود.
اما آمیگا ۱۲۰۰، داستان متفاوتی دارد. این کامپیوتر، قرار بود آغازگر عصری جدید برای آمیگا باشد، عصری که در آن، آمیگا با گرافیک پیشرفته AGA و پردازنده قویتر ۶۸۰۲۰ ، به رقابت با کامپیوترهای مدرن آن زمان بپردازد. متأسفانه، این رویا هرگز به طور کامل محقق نشد. آمیگا ۱۲۰۰ قربانی مشکلات مدیریتی و تصمیمات نادرست شد. این کامپیوتر، با وجود پتانسیل بالا نتوانست به موفقیت تجاری چشمگیری دست یابد و در نهایت، به یکی از مدلهای ناکام آمیگا تبدیل شد.
در واقع، آمیگا ۱۲۰۰ آغاز یک راه ناتمام بود، راهی که میتوانست آمیگا را به اوج جدیدی برساند، اما به دلیل شرایط نامساعد، این اتفاق نیفتاد. به همین دلیل آمیگا ۶۰۰، به عنوان نماد پایان یک دوره موفق، موضوعیت بیشتری برای بررسی دارد. آمیگا ۶۰۰ با وجود اندازه کوچک و قیمت مناسب، توانست بسیاری از ویژگیهای مثبت آمیگا ۵۰۰ را حفظ کند و حتی در بسیاری موارد، بهبود بخشد. این کامپیوتر، هنوز هم طرفداران زیادی دارد و به عنوان یک نماد از دوران طلایی آمیگا، مورد توجه قرار میگیرد.
اگر بخواهم خلاصه تر توصیف کنم، آمیگا ۶۰۰، پایان یک داستان موفق بود، در حالی که آمیگا ۱۲۰۰، آغاز یک داستان ناتمام.
چیپستهای گمشده آمیگا: از Ranger تا AAA و رویای تحققنیافتهٔ معماری پیشرفته
در تاریخچه آمیگا، داستانهای ناتمام بسیاری وجود دارد که یکی از جذابترین آنها مربوط به چیپستهای برنامهریزی شده اما هرگز ساخته نشده است. چیپستهایی که قرار بود آمیگا را به سطح کاملاً جدیدی از عملکرد برسانند اما هرگز به تولید انبوه نرسیدند.
پروژه Ranger که بعدها به AAA (Advanced Amiga Architecture) تغییر نام داد، بلندپروازانهترین طرح برای ارتقاء معماری آمیگا بود. این پروژه قرار بود یک جهش کیفی در توان پردازشی و گرافیکی آمیگا ایجاد کند.
مشخصات فنی چیپست AAA:
- پشتیبانی از رزولوشنهای تا ۱۲۸۰x1024
- پالت رنگی ۲۴ بیتی (۱۶.۷ میلیون رنگ)
- شتابدهنده گرافیکی سختافزاری
- قابلیتهای پیشرفته ویدئویی و چندرسانهای
- سازگاری کامل با نرمافزارهای موجود آمیگا
متأسفانه، مشکلات مالی شرکت کمودور و تغییر استراتژیهای کسبوکار باعث شد این پروژه هرگز به مرحله تولید نرسد. چیپست AAA میتوانست آمیگا را در رقابت با کامپیوترهای مدرن آن زمان مانند مکینتاش و IBM PC کاملاً متمایز کند.
این چیپستهای گمشده امروزه به عنوان نمادی از پتانسیل تحققنیافته آمیگا در خاطره طرفداران این پلتفرم زنده ماندهاند.
انقلاب مکینتاش اپل در دهه ۱۹۸۰
دهه ۱۹۸۰، دورهای طلایی برای شرکت اپل و خانواده مکینتاش بود. در این دهه، اپل با معرفی مدلهای مختلف مکینتاش، انقلابی در دنیای کامپیوترهای شخصی ایجاد کرد و استانداردهای جدیدی را برای طراحی و رابط کاربری تعیین نمود. در این مقاله، به بررسی دقیق مدلهای مطرح مکینتاش در دهه ۱۹۸۰، ویژگیهای منحصر به فرد هر یک و تأثیر آنها بر صنعت کامپیوتر میپردازیم...
مکینتاش ۱۲۸K (Macintosh 128K)
اولین مدل مکینتاش بود که در ۲۴ ژانویه ۱۹۸۴ رونمایی شد. با طراحی زیبا و رابط کاربری گرافیکی جذاب، مک ۱۲۸K توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
مشخصات:
- پردازنده: Motorola 68000
- حافظه: ۱۲۸ کیلوبایت رم
- نمایشگر: ۹ اینچ مونوکروم
- سیستم عامل: سیستم عامل کلاسیک مک
ویژگیها:
- اولین کامپیوتر شخصی با رابط کاربری گرافیکی (GUI)
- استفاده از ماوس به عنوان وسیله اصلی تعامل با کامپیوتر
- نرمافزارهای کاربردی متنوع از جمله واژه پرداز MacWrite و صفحه گسترده MacCalc
تأثیر: مک ۱۲۸K با معرفی مفهوم کامپیوترهای شخصی برای عموم مردم، راه را برای توسعه کامپیوترهای شخصی هموار کرد.
مکینتاش 512K (Macintosh 512Ke)
نسخه ارتقا یافته مک ۱۲۸K با حافظه رم بیشتر و قابلیتهای اضافی بود.
مشخصات:
- پردازنده: Motorola 68000
- حافظه: ۵۱۲ کیلوبایت رم
- نمایشگر: ۹ اینچ مونوکروم
- سیستم عامل: سیستم عامل کلاسیک مک
ویژگیها:
- قابلیت ارتقا حافظه تا ۱ مگابایت
- پشتیبانی از درایوهای دیسک سخت خارجی
- امکان اجرای نرمافزارهای پیچیدهتر
تأثیر: مک ۵۱۲K محبوبیت بیشتری نسبت به مدل قبلی خود پیدا کرد و به یکی از پرفروشترین کامپیوترهای شخصی آن زمان تبدیل شد.
از گاراژ تا سلطه بر بازار : رقابت حماسی اپل و کمودور
در اواسط دهه ۱۹۷۰، دو جوان اهل کالیفرنیا، استیو جابز و استیو وزنیاک، در یک گاراژ کوچک به ساخت کامپیوتری پرداختند که قرار بود دنیای فناوری را متحول کند. اپل ۱ اولین فرزند این دو نابغه بود. یک کیت کامپیوتری که بیشتر برای علاقهمندان به الکترونیک طراحی شده بود و نیاز به مونتاژ توسط خود کاربر داشت. اپل ۱ اگرچه موفقیت تجاری چندانی نداشت، اما بذرهای نوآوری را در صنعت کامپیوتر کاشت.
اپل ۲ در سال ۱۹۷۷ به بازار آمد و به سرعت به یکی از محبوبترین کامپیوترهای خانگی تبدیل شد. طراحی زیبا، رابط کاربری ساده و قابلیتهای گسترشپذیر، اپل ۲ را به انتخابی ایدهآل برای مدارس، دانشگاهها و حتی کسبوکارهای کوچک تبدیل کرد. اپل ۲ با ارائه نرمافزارهای کاربردی متنوع و بازیهای جذاب، استانداردهای جدیدی را در صنعت کامپیوترهای خانگی تعیین کرد.
پاسخ کمودور به فراخوان رقابت: کمودور PET
در همین زمان، شرکت کمودور نیز به دنبال سهمی از بازار رو به رشد کامپیوترهای خانگی بود. کمودور PET (Personal Electronic Transactor) در سال ۱۹۷۷ به عنوان رقیب مستقیم اپل ۲ معرفی شد. PET با طراحی جعبهای شکل و کیبورد کامل، بیشتر شبیه یک ماشین حساب مهندسی پیشرفته بود تا یک کامپیوتر خانگی.
کمودور PET با هدف رقابت با اپل ۲، ویژگیهای مشابهی را ارائه میداد. از جمله این ویژگیها میتوان به زبان برنامهنویسی BASIC، قابلیت نمایش گرافیک و پشتیبانی از دستگاههای جانبی اشاره کرد. اما PET یک مزیت بزرگ نسبت به اپل ۲ داشت: قیمت پایینتر. این ویژگی باعث شد تا PET به سرعت در میان مدارس و دانشگاهها محبوب شود و به عنوان ابزاری برای آموزش برنامهنویسی مورد استفاده قرار گیرد.
رقابت حماسی اپل و کمودور
نبرد ادامهدار: کمودور VIC-20
کمودور به موفقیت PET بسنده نکرد و در سال ۱۹۸۰، کامپیوتر خانگی جدیدی به نام VIC-20 را روانه بازار کرد. VIC-20 با طراحی رنگارنگ و قیمت بسیار پایین، به سرعت به پرفروشترین کامپیوتر خانگی تاریخ تبدیل شد.
کمودور VIC-20 با ارائه قابلیتهای گرافیکی و صوتی بهبود یافته، بازیهای جذاب و نرمافزارهای آموزشی متنوع، به رقابت خود با اپل ۲ شدت بخشید. VIC-20 به عنوان یک کامپیوتر خانگی همه کاره، برای بازی، آموزش، برنامهنویسی و حتی کاربردهای تجاری مورد استفاده قرار میگرفت.
رقابت بر سر نرمافزار و بازیها
یکی از مهمترین جنبههای رقابت بین اپل ۲ و VIC-20، توسعه نرمافزار و بازیها بود. برای اپل ۲، بازیهایی مانند "Apple Panic" و "Oregon Trail" بسیار محبوب بودند. این بازیها به لطف گرافیک رنگی و صداگذاری جذاب، تجربه بازی را متحول کردند. در طرف دیگر، VIC-20 نیز با بازیهایی مانند "International Karate" و "金山游侠" (Jin Shan Yu Xia) به موفقیت رسید. این بازیها به دلیل سادگی و گیمپلی جذاب، مورد توجه بسیاری از کاربران قرار گرفتند.
رقابت بین اپل و کمودور، منجر به پیشرفتهای چشمگیری در صنعت کامپیوترهای خانگی شد. این رقابت باعث شد تا کامپیوترها از ابزارهای تخصصی به ابزارهایی همه کاره تبدیل شوند که امروزه در همه جای زندگی ما حضور دارند. میراث این رقابت، نوآوری، رقابت سالم و اهمیت نرمافزار در موفقیت یک محصول است.
داستان رقابت اپل و کمودور، داستانی حماسی از نوآوری، رقابت و تغییر است.
در سال ۱۹۸۰، اپل برای مقابله مستقیم با کمودور VIC-20 مدل خاصی را تولید نکرد. در واقع، اپل ۲ در آن زمان به عنوان محصول اصلی و رقیب مستقیم VIC-20 در نظر گرفته میشد.
دلایل معرفی نکردن مدل جدید عبارت بودند از:
- موفقیت اپل ۲: اپل ۲ در آن زمان بسیار موفق بود و بازار بزرگی را در اختیار داشت. اپل تمرکز خود را بر بهبود و توسعه اپل ۲ گذاشته بود تا بتواند به سلطه خود در بازار ادامه دهد.
- استراتژی متفاوت: اپل به جای اینکه به طور مستقیم با VIC-20 در رقابت قیمتی شرکت کند، بر نوآوری و ارائه ویژگیهای پیشرفتهتر تمرکز کرد.
- نرمافزارهای حرفهای: اپل ۲ با ارائه نرمافزارهای حرفهای مانند صفحه گسترده VisiCalc، به یک ابزار کارآمد برای کسبوکارها تبدیل شد.
- بازیهای جذاب: بازیهای باکیفیت و متنوعی برای اپل ۲ تولید میشد که باعث محبوبیت آن در میان کاربران خانگی میشد.
- پشتیبانی قوی از سوی توسعهدهندگان: توسعهدهندگان نرمافزار و سختافزار زیادی از اپل ۲ پشتیبانی میکردند که منجر به گسترش اکوسیستم این کامپیوتر شد.
اگرچه اپل در سال ۱۹۸۰ مدل خاصی را برای مقابله مستقیم با VIC-20 معرفی نکرد، اما با تکیه بر نقاط قوت اپل ۲ و استراتژیهای هوشمندانه، توانست به عنوان یکی از بازیگران اصلی بازار کامپیوترهای خانگی باقی بماند.
انقلاب آمیگا در موزیک الکترونیک
آمیگا، با قابلیتهای گرافیکی و صوتی پیشرفتهاش، بستری عالی برای خلق موسیقیهای الکترونیک و بازیهای ویدیویی بوجود آورده بود. این کامپیوتر خانگی، به لطف جامعهی پرشور توسعهدهندگانش، میزبان نرمافزارهای صوتی متنوعی بود که به موسیقیدانان و صداگذاران اجازه میداد تا آثار هنری خود را به شکلی خلاقانه خلق کنند.
دلایلی که آمیگا را برای هنرمندان قابل توجه ساخته بود:
- سختافزار قدرتمند: آمیگا با چیپ صوتی قدرتمند خود، امکان تولید صداهای با کیفیت بالا و افکتهای صوتی متنوع را فراهم میکرد.
- زبان برنامهنویسی قدرتمند: زبان های برنامهنویسی مانند C و ماجولا، امکان کنترل دقیق بر روی سختافزار و ایجاد ابزارهای صوتی سفارشی را فراهم میکرد.
- جامعهی فعال: جامعهی کاربران آمیگا، پر از توسعهدهندگان و موسیقیدانانی بود که نرمافزارهای صوتی مختلفی را برای این پلتفرم ایجاد میکردند.
نرمافزارهای معروف ساخت موسیقی در آمیگا:
۱. نرم افزار OctaMED
یکی از محبوبترین نرمافزارهای ساخت موسیقی در آمیگا بود. OctaMED به کاربران اجازه میداد تا با استفاده از یک رابط کاربری ساده، موسیقیهای الکترونیک پیچیده و ملودیهای جذاب ایجاد کنند. این نرمافزار از امکاناتی مانند سکوئنسر، سینتسایزر، و افکتهای صوتی متنوع پشتیبانی میکرد.
۲. نرم افزار ModPlug Tracker
یک نرمافزار مشهور دیگر برای ساخت موسیقیهای مدولار بود. ModPlug Tracker به کاربران اجازه میداد تا با ویرایش فایلهای MOD، موسیقیهای خود را بسازند و آنها را شخصیسازی کنند. این نرمافزار از فرمتهای مختلف فایلهای مدولار پشتیبانی میکرد و امکانات گستردهای برای ویرایش و ترکیب صداها را فراهم میکرد.
۳. نرم افزار Deluxe Music Construction Set
یک نرمافزار ساخت موسیقی مبتدیپسند بود که به کاربران اجازه میداد تا با کشیدن و رها کردن نمونههای صوتی، موسیقیهای خود را بسازند. این نرمافزار رابط کاربری سادهای داشت و برای افرادی که تازه کار با موسیقی الکترونیک بودند بسیار مناسب بود.
۴. نرم افزار SoundTracker II
یکی از اولین نرمافزارهای ساخت موسیقی برای آمیگا بود. SoundTracker II به کاربران اجازه میداد تا با استفاده از یک رابط کاربری متنی، موسیقیهای مدولار بسازند. این نرمافزار پایه و اساس بسیاری از نرمافزارهای ساخت موسیقی بعدی در آمیگا بود.
هنرمندانی که کار خود را با آمیگا شروع کردند:
- Aphex Twin: ریچارد دیویس، با نام هنری Aphex Twin، یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان موسیقی الکترونیک است که در اوایل کار خود از آمیگا استفاده میکرد.
- The Prodigy: این گروه موسیقی بریتانیایی، در دهه ۱۹۹۰ با موسیقیهای الکترونیک رقصآور خود به شهرت رسیدند.
- Squarepusher: تام وارن، با نام هنری Squarepusher، یکی دیگر از هنرمندان مشهور موسیقی الکترونیک است که از آمیگا استفاده میکرد.
- The Orb: این گروه موسیقی بریتانیایی، با موسیقیهای آمبینت و سایکدلیک خود شناخته میشوند.
آمیگا نقش مهمی در شکلگیری موسیقی الکترونیک مدرن ایفا کرد. این کامپیوتر به نسل جدیدی از موسیقیدانان اجازه داد تا با هزینه کم و به صورت مستقل، موسیقیهای نوآورانه و تجربی تولید کنند...
مقایسه آمیگا ۵۰۰ و زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس
در دنیای بازیهای کلاسیک، دو نام همواره درخشیدهاند: آمیگا ۵۰۰ و زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس. هر دو این سیستمها در زمان خود انقلابی در دنیای بازیهای ویدئویی ایجاد کردند، اما از نظر معماری، قابلیتها و تجربه کاربری، تفاوتهای قابل توجهی با هم داشتند.
معماری سیستم
آمیگا ۵۰۰: از یک پردازنده ۱۶ بیتی موتورولا ۶۸۰۰۰ با سرعت ۷ مگاهرتز استفاده میکرد. این پردازنده همراه با یک واحد پردازش گرافیکی قدرتمند و یک چیپ صوتی بسیار پیشرفته، آمیگا ۵۰۰ را به یک ماشین گرافیکی و صوتی بینظیر تبدیل کرده بود.
زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس: از پردازنده Z80 با سرعت ۳.۵ مگاهرتز استفاده میکرد. این پردازنده، یک پردازنده ۸ بیتی بود که بطور قابل توجهی قدرت پردازشی کمتری نسبت به موتورولا ۶۸۰۰۰ داشت.
حافظه
آمیگا ۵۰۰: به طور استاندارد با ۵۱۲ کیلوبایت حافظه رم عرضه میشد که بطور استاندارد قابل ارتقا تا ۱ مگابایت بود. همچنین، آمیگا ۵۰۰ از حافظه ویدیویی اختصاصی برای تولید گرافیکهای با کیفیت بالا استفاده میکرد.
زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس: به طور استاندارد با ۱۲۸ کیلوبایت حافظه رم عرضه میشد. حافظه ویدیویی در این سیستم، بخشی از حافظه اصلی سیستم بود.
گرافیک
آمیگا ۵۰۰: از یک چیپ گرافیکی بسیار قدرتمند استفاده میکرد که قادر به تولید گرافیکهای رنگی با رزولوشن بالا و افکتهای ویژه بود. آمیگا ۵۰۰ از حالتهای نمایش مختلفی پشتیبانی میکرد که به توسعهدهندگان امکان ایجاد بازیهای با گرافیک بسیار زیبا و متنوع را میداد.
زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس: از یک چیپست گرافیکی ساده استفاده میکرد که قادر به تولید گرافیکهای تک رنگ با رزولوشن پایین بود. با این حال، توسعهدهندگان با استفاده از تکنیکهای برنامهنویسی خلاقانه، توانستند بازیهای با گرافیک بسیار جذاب و منحصر به فردی را برای این سیستم ایجاد کنند.
صدا
آمیگا ۵۰۰: از یک چیپ صوتی بسیار پیشرفته استفاده میکرد که قادر به تولید صداهای با کیفیت بالا و افکتهای صوتی پیچیده بود. آمیگا ۵۰۰ از چندین کانال صوتی پشتیبانی میکرد و امکان تولید موسیقی و صداگذاری با کیفیت سینما را فراهم میکرد.
زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس: از یک چیپ صوتی ساده استفاده میکرد که قادر به تولید صداهای تک کاناله با کیفیت پایین بود. با این حال، توسعهدهندگان با استفاده از تکنیکهای برنامهنویسی خلاقانه، توانستند موسیقیهای جذاب و صداگذاریهای خلاقانهای را برای این سیستم ایجاد کنند.
نرم افزار
آمیگا ۵۰۰: از سیستم عامل AmigaOS استفاده میکرد که یک سیستم عامل چندوظیفهای و بسیار قدرتمند بود. این سیستم عامل به توسعهدهندگان امکان دسترسی به سختافزار سیستم را به صورت کامل میداد و به آنها اجازه میداد تا نرمافزارهای پیچیده و حرفهای را برای این سیستم ایجاد کنند.
زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس: از یک سیستم عامل ساده و رویهای استفاده میکرد که به توسعهدهندگان امکان دسترسی محدودی به سختافزار سیستم میداد. با این حال، به دلیل سادگی و رواج این سیستم عامل، تعداد بسیار زیادی بازی و نرمافزار برای آن توسعه داده شده بود.
تجربه کاربری
آمیگا ۵۰۰: به دلیل داشتن یک رابط کاربری گرافیکی زیبا و کاربرپسند، استفاده از آن بسیار آسان بود. همچنین، آمیگا ۵۰۰ از یک کیبورد کامل و یک ماوس استفاده میکرد که به کاربران امکان تعامل بهتر با سیستم را میداد.
زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس: از یک رابط کاربری متنی استفاده میکرد که استفاده از آن برای کاربران مبتدی کمی دشوار بود. همچنین، زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس از یک کیبورد عددی استفاده میکرد که برای بازی کردن چندان مناسب نبود.
آمیگا ۵۰۰ و زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس هر دو سیستمهای بسیار قدرتمندی بودند که در زمان خود دگرگونی بزرگی در دنیای بازیهای ویدئویی ایجاد کردند. آمیگا ۵۰۰ با قدرت گرافیکی و صوتی بسیار بالا و سیستم عامل پیشرفته خود، برای توسعهدهندگان حرفهای و ایجاد بازیهای با کیفیت بالا بسیار مناسب بود. از سوی دیگر، زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس با سادگی و رواج خود، به یک پلتفرم محبوب برای توسعهدهندگان مستقل و ایجاد بازیهای خلاقانه تبدیل شده بود.
انتخاب بین این دو سیستم به نیازها و سلیقههای شخصی هر فرد بستگی دارد. اگر به دنبال یک سیستم با قدرت گرافیکی و صوتی بالا و امکانات پیشرفته هستید، آمیگا ۵۰۰ انتخاب مناسبی برای شما خواهد بود. اما اگر به دنبال یک سیستم ساده و ارزان قیمت با جامعه کاربری بزرگ و تعداد زیادی بازی هستید، زدایکس اسپکتروم ۳ پلاس میتواند انتخاب بهتری باشد.
آمیگا و مکینتاش، رقابت یا تکامل جداگانه؟
اگرچه آمیگا و مکینتاش در یک دوره زمانی مشابه و در بازار کامپیوترهای شخصی رقابت میکردند، اما نمیتوان گفت که آمیگا صرفاً به عنوان یک پاسخ مستقیم به مکینتاش ساخته شده است. هر دو کامپیوتر ویژگیهای منحصر به فرد خود را داشتند و به نیازهای بازارهای مختلف پاسخ میدادند.
تاثیر مکینتاش ۱۲۸ بر آمیگا:
- توجه به گرافیک و صدا: مکینتاش ۱۲۸ با قابلیتهای گرافیکی و صوتی پیشرفته خود، استانداردهای جدیدی را در این حوزه تعریف کرد. آمیگا نیز با تمرکز بر گرافیک و صدا، سعی کرد تا با مکینتاش رقابت کند و حتی در برخی موارد از آن پیشی بگیرد.
- رابط کاربری گرافیکی: هر دو کامپیوتر از رابط کاربری گرافیکی استفاده میکردند که استفاده از کامپیوتر را برای کاربران آسانتر میکرد. آمیگا نیز با الهام از مکینتاش، رابط کاربری گرافیکی خود را توسعه داد.
اما در نهایت آمیگا و مکینتاش، به رقابت دو غول در عرصه کامپیوترهای شخصی تبدیل شدند.
رقابت بین آمیگا و مکینتاش
رقابت بین آمیگا و مکینتاش در دهههای ۸۰ و اوایل ۹۰ میلادی، یکی از جذابترین رقابتها در دنیای کامپیوترهای شخصی بود. این دو کامپیوتر با قابلیتها و ویژگیهای منحصر به فرد خود، به شدت بر بازار کامپیوتر تاثیر گذاشته و استانداردهای جدیدی را در این صنعت تعریف کردند.
آمیگا: فراتر از یک کامپیوتر خانگی
آمیگا که توسط شرکت کمودور بینالمللی تولید شد، به عنوان یک کامپیوتر خانگی قدرتمند و همه کاره طراحی شده بود. این کامپیوتر با پردازنده موتورولا ۶۸۰۰۰، حافظه قابل ارتقا، گرافیک پیشرفته و قابلیتهای صوتی استثنایی، به یک پلتفرم محبوب برای توسعهدهندگان بازی، موسیقی و گرافیک تبدیل شد. آمیگا با سیستم عامل Workbench، رابط کاربری گرافیکی جذابی را ارائه میداد که به کاربران امکان دسترسی آسان به نرمافزارها و فایلهای خود را ارائه میکرد.
مکینتاش: انقلاب در طراحی و رابط کاربری
مکینتاش که توسط شرکت اپل تولید شد، با طراحی زیبا و مینیمالیستی خود، یک انقلاب در دنیای کامپیوترهای شخصی ایجاد کرد. این کامپیوتر با استفاده از رابط کاربری گرافیکی WIMP (Window, Icon, Menu, Pointer) و موس، تجربه کاربری بسیار روان و لذتبخشی را ارائه میداد. مکینتاش با نرمافزارهای حرفهای مانند MacPaint و MacWrite، به سرعت در بین طراحان گرافیک و نویسندگان محبوب شد.
مقایسه آمیگا و مکینتاش
- سختافزار: هر دو کامپیوتر از پردازنده موتورولا ۶۸۰۰۰ استفاده میکردند، اما آمیگا قابلیت ارتقاء سختافزاری بیشتری داشت. آمیگا همچنین دارای چیپ صوتی قدرتمندی بود که امکان تولید موسیقی و صداهای با کیفیت بالا را فراهم میکرد.
- نرمافزار: آمیگا با نرمافزارهای قدرتمندی در زمینه گرافیک، موسیقی و مخصوصا بازی شناخته میشد. مکینتاش نیز با نرمافزارهای حرفهای برای طراحی و تولید محتوا محبوب شده بود.
- قیمت: آمیگا به طور کلی قیمت پایینتری نسبت به مکینتاش داشت و به همین دلیل برای کاربران عادی و خانگی جذابتر و قابل دسترس تر بود.
- جامعه کاربری: هر دو کامپیوتر جامعه کاربری پرشور و فعالی داشتند. جامعه کاربران آمیگا بیشتر بر روی توسعهی نرمافزارهای گرافیکی، موسیقی و بازی تمرکز داشت، در حالی که جامعه کاربران مکینتاش به طراحی و تولید محتوا علاقهمند بودند.
دلایل موفقیت آمیگا و مکینتاش
- قابلیتهای گرافیکی و صوتی پیشرفته
- رابط کاربری گرافیکی جذاب
- نرمافزارهای متنوع و قدرتمند
- جامعه کاربری فعال
چرا آمیگا نتوانست به موفقیت پایدار مکینتاش دست پیدا کند؟
- مشکلات مالی کمودور: مشکلات مالی شرکت کمودور، منجر به کاهش سرمایهگذاری در توسعهی آمیگا و در نهایت منجر به شکست این شرکت شد.
- تغییر جهت بازار: با ظهور پردازندههای x86 و سیستمعامل ویندوز، بازار کامپیوترهای شخصی به سمت استانداردسازی حرکت کرد و آمیگا نتوانست با این تغییرات سازگار شود.
- تمرکز بر بازارهای خاص: آمیگا بیشتر بر روی بازارهای خاص مانند موسیقی، گرافیک و بازی تمرکز داشت و نتوانست به اندازهی مکینتاش در بازار عمومی محبوب شود.
آمیگا و مکینتاش دو کامپیوتر قدرتمند و تاثیرگذار در تاریخ کامپیوترهای شخصی بودند. هر دو کامپیوتر به پیشرفت فناوری و ایجاد استانداردهای جدید کمک کردند. اگرچه آمیگا نتوانست به موفقیت پایدار مکینتاش دست پیدا کند، اما میراث آن همچنان در دنیای کامپیوترهای شخصی زنده است.
آخرین کامپیوترهای ۸ بیتی: پایانی باشکوه برای نسلی طلایی
اگرچه عصر کامپیوترهای ۸ بیتی به پایان رسیده است، اما تأثیر عمیقی بر صنعت بازیهای ویدیویی و برنامهنویسی گذاشتند. این کامپیوترها با محدودیتهای سختافزاری خود، خلاقیت و نوآوری برنامهنویسان را به چالش کشیدند و بازیها و نرمافزارهای ماندگاری را به وجود آوردند.
اما کدام کامپیوتر ۸ بیتی میتوانست عنوان آخرین را به خود اختصاص دهد؟
پاسخ به این سوال چندان ساده نیست، زیرا بسیاری از شرکتها پس از معرفی نسلهای جدیدتر، همچنان به تولید و فروش مدلهای ۸ بیتی خود ادامه میدادند. علاوه بر این، با ظهور کامپیوترهای خانگی قدرتمندتر، مرز بین کامپیوترهای ۸ و ۱۶ بیتی به تدریج محو شد.
با این حال، میتوانیم برخی از کامپیوترهای ۸ بیتی را که در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ تولید میشدند، به عنوان آخرین نمایندگان این نسل معرفی کنیم.
کمودور ۶۴
اگرچه کمودور ۶۴ در اوایل دهه ۱۹۸۰ معرفی شد، اما به لطف محبوبیت بسیار زیاد و پشتیبانی گسترده، تا اواسط دهه ۱۹۹۰ به تولید ادامه داد. بسیاری از افراد کمودور ۶۴ را نماد کامپیوترهای ۸ بیتی میدانند.
آتاری 800XL
آتاری 800XL یکی دیگر از کامپیوترهای ۸ بیتی محبوب بود که تا اواخر دهه ۱۹۸۰ تولید میشد. این کامپیوتر با طراحی زیبا و قابلیتهای گسترده، به یکی از رقبای اصلی کمودور ۶۴ تبدیل شده بود.
زد ایکس اسپکتروم ۳+
این کامپیوتر یک نسخه بهبود یافته از زدایکس اسپکتروم بود که در اواسط دهه ۱۹۸۰ معرفی شد. این کامپیوتر با درایو فلاپی داخلی و کیبورد کامل، به یکی از محبوبترین کامپیوترهای خانگی در اروپا تبدیل شد.
چرا نمیتوان یک کامپیوتر را به عنوان آخرین کامپیوتر ۸ بیتی معرفی کرد؟
- تداوم تولید: برخی از شرکتها همچنان به تولید قطعات و لوازم جانبی برای کامپیوترهای ۸ بیتی خود ادامه میدادند، که این امر باعث میشد تا این کامپیوترها برای مدت طولانی قابل استفاده باشند.
- توسعه نرمافزار: حتی پس از معرفی نسلهای جدیدتر، برنامهنویسان همچنان به توسعه بازیها و نرمافزارهای جدید برای کامپیوترهای ۸ بیتی ادامه میدادند.
- محبوبیت در برخی مناطق: در برخی کشورها، کامپیوترهای ۸ بیتی همچنان به عنوان ابزار آموزشی و سرگرمی مورد استفاده قرار میگرفتند.
اما، میتوان ادعا کرد که پایان عصر کامپیوترهای ۸ بیتی یک فرآیند تدریجی بود و هیچ تاریخ دقیقی برای آن نمیتوان مشخص کرد. با ظهور کامپیوترهای ۱۶ و ۳۲ بیتی، کامپیوترهای ۸ بیتی به تدریج از بازار خارج شدند، اما تأثیر آنها بر صنعت کامپیوتر و بازیهای ویدیویی برای همیشه باقی خواهد ماند.
آیا آمیگا می تواند دوباره متولد شود؟
آمیگا،این افسانهی دنیای کامپیوترها، هرگز بهطور کامل از صحنه محو نشد. بلکه مانند ققنوسی از خاکسترِ گذشته سر برآورده و در قالبهای جدیدی به زندگی ادامه داده است. از نظر فنی، امکان احیای کامل آمیگا وجود دارد، چرا که این سیستم هرگز واقعاً نمرده است.
جامعهی پرشور طرفداران آمیگا در سراسر جهان همچنان با اشتیاقی کمنظیر، سیستمهای قدیمی را نگهداری، تعمیر و حتی ارتقا میدهند. رویدادهای سالانهای مانند Amiga34 در آلمان یا پیگیری ادامه دار c64spark در ایران، گواه زنده بودن این عشق و اشتیاق هستند.
اما آمیگا تنها در محدوده فضای نوستالژی حضور ندارد، فناوریهای جدیدی مانند کارتهای Vampire با پردازندههای 68080 و پشتیبانی از گرافیک RTG، یا کامپیوترهای AmigaOne X5000 با سیستمعامل AmigaOS 4.1 نشان میدهند که این پلتفرم میتواند با نیازهای امروزی همگام شود.
حتی محصولاتی مانند TheA500 Mini با طراحی جذاب و بازیهای پیشنصبشده،آمیگا را به نسل جدید معرفی میکنند. شبیهسازهایی مانند WinUAE و FS-UAE نیز امکان تجربهی این سیستم قدیمی را روی سختافزارهای مدرن فراهم کردهاند.
با این حال، از نظر تجاری، راه بازگشت آمیگا به بازار اصلی تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. دنیای فناوری امروز با غولهایی مانند ویندوز، مک، و لینوکس اشباع شده است. این سیستمها نهتنها از نظر سختافزاری و نرمافزاری پیشرفتهتر هستند، بلکه اکوسیستمهای عظیمی از توسعهدهندگان و کاربران را در اختیار دارند.
معماری قدیمی آمیگا، از پردازندههای Motorola 68000 تا PowerPC، دیگر پاسخگوی نیازهای پیچیدهی امروزی نیست. حتی اگر آمیگا بهطور کامل بازنویسی و مدرن شود، جایگاه مشخصی در بازار امروز نخواهد داشت. نه برای کارهای روزمرهای مانند ویرایش متن یا گشتوگذار در اینترنت، و نه برای بازیهای مدرن که حالا به صنعتی میلیارد دلاری تبدیل شدهاند.
اما شاید آیندهی آمیگا در مسیری کاملاًمتفاوت نهفته باشد. این سیستم میتواند به عنوان یک کالای نوستالژیک و کلکسیونی، مانند کنسولهای مینی رترو، به حیات خود ادامه دهد. یا شاید به عنوان ابزاری آموزشی برای تدریس تاریخچهی کامپیوتر و اصول برنامهنویسی در مدارس و دانشگاهها مورد استفاده قرار گیرد.
حتی امکان استفاده از آن در دستگاههای تعبیهشده یا کامپیوترهای تکبرد مانند Raspberry Pi وجود دارد.شاید آمیگا دیگر هرگز به اوج دوران طلایی خود بازنگردد، اما میتواند در قلب کاربران وفادارش و در قالب پروژههای خاص و منحصربهفرد جاودانه بماند.
این که"آیا آمیگا میتواند دوباره متولد شود؟" بستگی به تعریف ما از تولد دوباره دارد. اگر به دنبال بازگشت آمیگا به عنوان یک رقیب اصلی در بازار هستیم، احتمال آن بسیار کم است. اما اگر به آمیگا به عنوان یک میراث زندهی فرهنگی و فناوری نگاه کنیم، قطعاً میتوان گفت که آمیگا هرگز نخواهد مرد. این سیستم نه در قالب گذشته، بلکه در هیئتی جدید و متناسب با دنیای امروز به زندگی خود ادامه خواهد داد.
تاثیر زد ایکس اسپکتروم در موزیک الکنترونیک
زد ایکس اسپکتروم،با وجود محدودیتهای سختافزاری، نقش قابل توجهی در دنیای موسیقی ایفا کرده است. این کامپیوتر خانگی که در دهه ۸۰ میلادی محبوبیت زیادی داشت، به عنوان یک ابزار قدرتمند برای آهنگسازی، تولید صدا و یادگیری اصول موسیقی مورد استفاده قرار میگرفت.
۱. آهنگسازی و نوازندگی
نرمافزارهای آهنگسازی:
نرمافزارهای سادهای برای آهنگسازی روی زد ایکس اسپکتروم وجود داشت که به کاربران اجازه میداد تا ملودیها و آهنگهای خود را بنویسند. این نرمافزارها اغلب از زبان برنامهنویسی بیسیک استفاده میکردند.
سینت سایزر:
با استفاده از برخی از کارتهای توسعه، میتوان زد ایکس اسپکتروم را به یک سینت سایزر ساده تبدیل کرد و صداهای مختلفی تولید کرد.
درام ماشین:
برخی از برنامهها امکان شبیهسازی درام ماشین را فراهم میکردند که به کاربران اجازه میداد ریتمهای مختلفی ایجاد کنند.
۲. آموزش موسیقی
تئوری موسیقی:
زد ایکس اسپکتروم برای آموزش مفاهیم اولیه تئوری موسیقی مانند نتنویسی، آکوردها و ساختار آهنگها استفاده میشد.
تمرین گوش:
نرمافزارهایی برای تمرین گوش دادن به موسیقی و تشخیص نتها و آکوردها وجود داشت.
۳. اثرگذاری بر موسیقی الکترونیک
موسیقی چپ:
بسیاری از آهنگسازان موسیقی الکترونیک و چپ، اولین تجربههای خود را با زد ایکس اسپکتروم کسب کردند.
الهامبخش نسل جدید:
زد ایکس اسپکتروم به عنوان یک ابزار ارزان و در دسترس، به بسیاری از افراد این امکان را داد تا خلاقیت موسیقی خود را کشف کنند و به نسلهای بعدی موسیقیدانان الکترونیک الهام بخشید.
تأثیر ماندگار
با وجود محدودیتهای سختافزاری، زد ایکس اسپکتروم نقش مهمی در توسعه موسیقی الکترونیک و ایجاد علاقه به موسیقی در میان نسل جوان ایفا کرد. بسیاری از آهنگسازان و موسیقیدانان مشهور، اولین تجربههای خود را با این کامپیوتر خانگی کسب کردند.
زد ایکس اسپکتروم یک ابزار قدرتمند برای تولید و آموزش موسیقی در دهه ۸۰ میلادی بشمار می رفت. اگرچه امروزه ابزارهای موسیقی بسیار پیشرفتهتری وجود دارد، اما زد ایکس اسپکتروم همچنان به عنوان یک نماد از خلاقیت و نوآوری در دنیای موسیقی یاد میشود.
آخرین کامپیوترهای ۸ بیتی: پایانی باشکوه برای نسلی طلایی
اگرچه عصر کامپیوترهای ۸ بیتی به پایان رسیده است، اما تأثیر عمیقی بر صنعت بازیهای ویدیویی و برنامهنویسی گذاشتند. این کامپیوترها با محدودیتهای سختافزاری خود، خلاقیت و نوآوری برنامهنویسان را به چالش کشیدند و بازیها و نرمافزارهای ماندگاری را به وجود آوردند.
اما کدام کامپیوتر ۸ بیتی میتوانست عنوان آخرین را به خود اختصاص دهد؟
پاسخ به این سوال چندان ساده نیست، زیرا بسیاری از شرکتها پس از معرفی نسلهای جدیدتر، همچنان به تولید و فروش مدلهای ۸ بیتی خود ادامه میدادند. علاوه بر این، با ظهور کامپیوترهای خانگی قدرتمندتر، مرز بین کامپیوترهای ۸ و ۱۶ بیتی به تدریج محو شد.
با این حال، میتوانیم برخی از کامپیوترهای ۸ بیتی را که در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ تولید میشدند، به عنوان آخرین نمایندگان این نسل معرفی کنیم.
کمودور ۶۴
اگرچه کمودور ۶۴ در اوایل دهه ۱۹۸۰ معرفی شد، اما به لطف محبوبیت بسیار زیاد و پشتیبانی گسترده، تا اواسط دهه ۱۹۹۰ به تولید ادامه داد. بسیاری از افراد کمودور ۶۴ را نماد کامپیوترهای ۸ بیتی میدانند.
آتاری 800XL
آتاری 800XL یکی دیگر از کامپیوترهای ۸ بیتی محبوب بود که تا اواخر دهه ۱۹۸۰ تولید میشد. این کامپیوتر با طراحی زیبا و قابلیتهای گسترده، به یکی از رقبای اصلی کمودور ۶۴ تبدیل شده بود.
زد ایکس اسپکتروم ۳+
این کامپیوتر یک نسخه بهبود یافته از زدایکس اسپکتروم بود که در اواسط دهه ۱۹۸۰ معرفی شد. این کامپیوتر با درایو فلاپی داخلی و کیبورد کامل، به یکی از محبوبترین کامپیوترهای خانگی در اروپا تبدیل شد.
چرا نمیتوان یک کامپیوتر را به عنوان آخرین کامپیوتر ۸ بیتی معرفی کرد؟
- تداوم تولید: برخی از شرکتها همچنان به تولید قطعات و لوازم جانبی برای کامپیوترهای ۸ بیتی خود ادامه میدادند، که این امر باعث میشد تا این کامپیوترها برای مدت طولانی قابل استفاده باشند.
- توسعه نرمافزار: حتی پس از معرفی نسلهای جدیدتر، برنامهنویسان همچنان به توسعه بازیها و نرمافزارهای جدید برای کامپیوترهای ۸ بیتی ادامه میدادند.
- محبوبیت در برخی مناطق: در برخی کشورها، کامپیوترهای ۸ بیتی همچنان به عنوان ابزار آموزشی و سرگرمی مورد استفاده قرار میگرفتند.
اما، میتوان ادعا کرد که پایان عصر کامپیوترهای ۸ بیتی یک فرآیند تدریجی بود و هیچ تاریخ دقیقی برای آن نمیتوان مشخص کرد. با ظهور کامپیوترهای ۱۶ و ۳۲ بیتی، کامپیوترهای ۸ بیتی به تدریج از بازار خارج شدند، اما تأثیر آنها بر صنعت کامپیوتر و بازیهای ویدیویی برای همیشه باقی خواهد ماند.
رابطه بافندگی و برنامه نویسی
یکی از داستانهای جذاب در تاریخ محاسبات،به رابطه غیرمنتظره بین بافندگی و منطق برمیگردد. در قرن نوزدهم، دستگاهی به نام دستگاه بافندگی جاکارد وجود داشت که میتوانست با استفاده از کارتهای پانچ شده، الگوهای پیچیدهای را بر روی پارچه ببافد.
هر کارت پانچ،حاوی مجموعهای از سوراخها بود که به دستگاه میگفت کدام نخها را بالا ببرد و کدامها را پایین نگه دارد.
آدا لاولیس،ریاضیدان و نویسندهی بریتانیایی، با مطالعهی دستگاه بافندگی جاکارد، ایدهای نوآورانه به ذهنش رسید. او متوجه شد که میتوان از این دستگاه برای انجام محاسبات پیچیدهتر استفاده کرد. به جای اینکه کارتهای پانچ برای کنترل نخها استفاده شوند، میتوانستند برای کنترل عملیات ریاضی به کار روند.
لاولیس، اولین برنامهی کامپیوتری را برای ماشین تحلیلی چارلز بابج نوشت، که هرگز به طور کامل ساخته نشد. با این حال، ایدههای او، اساس برنامهنویسی مدرن را شکل داد.
آرشیو کامل برنامه های کاربردی آمیگا
مقاله ۱۴ یک لینک خارجی است که شما را به آرشیو کامل برنامههای کاربردی آمیگا هدایت میکند. با کلیک روی دکمه زیر به این آرشیو دسترسی پیدا کنید:
این آرشیو شامل مجموعهای گسترده از نرمافزارها، بازیها و ابزارهای توسعه برای کامپیوتر آمیگا است که میتوانند در شبیهسازهای مدرن آمیگا مورد استفاده قرار گیرند.
چگونه آمیگا ۵۰۰ را ارتقاء دهیم
برای ارتقاء آمیگا ۵۰۰ گزینههای متنوعی طراحی و تولید شده که ادامه حیات این کامپیوتر محبوب را مقدور ساخته است.این بردهای گسترش به کاربران اجازه میدهند تا از دستگاههای نوستالژیک خود نهایت استفاده را ببرند و آنها را با قابلیتهای مدرنتری تجهیز کنند.
در این مقاله دو مدل از بهترین کارتهای توسعه آمیگا، یعنی Terrible Fire 536 (TF536) و ACA500plus را بررسی و مقایسه خواهیم کرد تا به شما در انتخاب مناسبترین گزینه کمک کنیم.
Terrible Fire 536 (TF536)
شتابدهنده Terrible Fire 536 یک کارت توربو رده بالا است که بر ارائه حداکثر توان پردازشی و حافظه متمرکز شده است.این کارت مجهز به یک پردازنده کامل موتورولا ۶۸۰۳۰ با فرکانس ۵۰ مگاهرتز (همراه با MMU) و ۶۴ مگابایت رم سریع است.
این مشخصات به طرز چشمگیری عملکرد آمیگای شما را بهبود میبخشد و آن را قادر میسازد تا نرمافزارهای سنگینتر و بازیهای پیشرفتهتر را با سرعت و کارایی بینظیری اجرا کند. تصور کنید که آمیگا ۵۰۰ شما با سرعت یک آمیگای پیشرفته یا حتی آمیگا ۴۰۰۰، برنامهها را بارگذاری کرده و محاسبات را انجام میدهد؛ این دقیقاً همان چیزی است که TF536 به شما ارائه میدهد.
با وجود یک کنترلکننده ۴۴ پین IDE داخلی، TF536 امکان اتصال آسان هارد دیسکهای ۲/۵ اینچی یا آداپتورهای CF/SD را فراهم میکند. این قابلیت به شما اجازه میدهد تا سیستم عامل AmigaOS را روی هارد دیسک نصب کنید و به سرعت به برنامهها و بازیهایتان دسترسی داشته باشید، (بدون نیاز به تعویض مکرر فلاپی دیسکها).
یکی از نکات مثبت TF536، آداپتور جابجایی CPU آن است که نصب کارت را در کیس و کیبورد استاندارد آمیگا ۵۰۰ تسهیل میکند و نیاز به دستکاریهای پیچیده داخلی یا اصلاح کیس را از بین میبرد.
ACA500plus
در مقابل،ACA500plus که جانشین مدل محبوب ACA500 است، با رویکردی متفاوت و با تمرکز بر سهولت استفاده، سازگاری گسترده و ارتقاءپذیری هوشمندانه طراحی شده است.
یکی از بزرگترین مزیتهای این کارت، نصب خارجی و آسان آن است؛ نیازی به باز کردن کیس آمیگا ۵۰۰ نیست و کارت به سادگی به پورت توسعه خارجی آن متصل میشود که نصب آن را بسیار سریع و بدون دردسر میکند.
ACA500plus با یک پردازنده MC68SEC000 با فرکانس ۱۴/۱ مگاهرتز به صورت استاندارد کار میکند که بیش از دو برابر سرعت آمیگای اصلی را ارائه میدهد. اما جذابیت واقعی آن در قابلیت اورکلاک پذیری نهفته است، جایی که میتوانید آن را تا ۲۱، ۲۸ یا حتی ۴۲ مگاهرتز اورکلاک کنید که موفقیت تا ۲۱ مگاهرتز تضمین شده است.
گسترش حافظه و ارتقاء هوشمندانه آمیگا ۶۰۰
آمیگا ۶۰۰ به عنوان یکی از کامپیوترهای محبوب دهه ۹۰،و ارتقاء مناسبی از آمیگا ۵۰۰ به بازار روانه شد ، این دستگاه به لطف داشتن کنترلر هارددیسک داخلی و درگاه pcmcia ، می تواند بسیاری از وسایل جانبی را پشتیبانی کند ، اما برای ارتقاء این کامپیوتر فشرده ، باید انتخابهای دقیقی انجام گیرد تا از هدررفت هزینه جلوگیری شود .
آمیگا ۶۰۰ با وجود محدودیتهای سختافزاری،به لطف چیپست گرافیکی و صوتی پیشرفته ، توانست در زمان خود به یکی از گزینههای جذاب برای بازی و اجرای نرمافزارهای چندرسانهای تبدیل شود.
ارتقاء رم آمیگا ۶۰۰
یکی از موضوعاتی که همواره در مورد آمیگا ۶۰۰ مطرح بوده، بحث ارتقاء رم دستگاه است. در حالی که افزایش حافظه رم میتواند در برخی موارد بهبود عملکرد سیستم را به همراه داشته باشد، اما در مورد آمیگا ۶۰۰، این موضوع کمی پیچیدهتر است.
این کامپیوتر به طور پیشفرض دارای ۱ مگابایت رم است که برای اجرای بسیاری از بازیها و نرمافزارهای آن زمان کافی بود و تولید کنندگان نرم افزار معمولا آمیگا ۵۰۰ را مبنا قرار داده و برنامه ها را بر پایه حافظه ۵۱۲ کیلوبایت یا نهایتا ۱ مگابایت رم تولید می کردند.
با این حال، برخی از کاربران به دنبال افزایش این مقدار به ۲ مگابایت بودند تا بتوانند از مزایای بیشتری مثل "رم درایو" استفاده کنند (بعلت قیمت بسیار بالای هارددیسک و درایو اکسترنال در آن سالها)، اما برای کاربردهایی نظیر مالتی مدیا و ساخت موزیک که نیاز به حافظه رم بیشتری دارند، این امر بدون ارتقاء پردازنده، عملاً تاثیر چندانی در بهبود عملکرد دستگاه نخواهد داشت.
محدودیت پردازنده ۶۸۰۰۰
دلیل این امر، محدودیتهای پردازنده ۶۸۰۰۰ موجود در آمیگا ۶۰۰ است. این پردازنده، حتی با افزایش حافظه رم، قادر به پردازش حجم زیادی از دادهها نیست و در نتیجه، افزایش رم نمیتواند به طور چشمگیری سرعت اجرای برنامهها را افزایش دهد. (این ضعف را در رندرینگ نرم افزاری مانند Real 3D به خوبی میتوان مشاهده نمود)
به عبارت دیگر، پردازنده آمیگا ۶۰۰، گلوگاه اصلی سیستم است و تا زمانی که این قطعه ارتقاء نیابد، افزایش حافظه رم نمیتواند تاثیر چندانی داشته باشد. میتوان گفت که ارتقاء حافظه در این حالت، تقریبا جنبه تزئینی دارد و فقط عدد نمایش دهنده رم در بالای صفحه ورکبنچ را بیشتر نشان می دهد.
توصیههای ارتقاء
هرچند برخی از دارندگان آمیگا ۶۰۰ برای اجرای بازیهای whdload اقدام به افزودن رم به دستگاه می نمایند اما تبدیل یک کامپیوتر کمیاب و گرانبهای قدیمی بعنوان دستگاه بازی چندان مطلوب نیست، بنابراین اگر قصد ارتقاء آمیگا ۶۰۰ خود را دارید، بهتر است به جای تمرکز بر افزایش حافظه رم، به فکر ارتقاء پردازنده دستگاه باشید.
البته، این کار ممکن است برای همه کاربران امکانپذیر نباشد. درنظر داشته باشید که تمام جذابیتهای آمیگا ۶۰۰ ، در هنگام تولید به آن اعطا شده و یک آمیگا ۶۰۰ بدون ارتقاء پردازنده و رم ، خود به تنهایی ارتقاء یافته کامل آمیگا ۵۰۰ است ، بخوبی می توانید برنامه ها و بازیها را اجرا کنید ، برنامه نویسی کنید و دموهای زیبا خلق کنید و شاید چندان نیازمند ارتقاء نباشد.
با این حال اگر تصمیم گرفتید قدرتهای آمیگا ۶۰۰ را افزایش دهید برای اطلاعات بیشتر و تهیه شتابدهنده xT آمیگا ۶۰۰ ، با c64spark در ارتباط باشید ، این شتابدهنده قابلیتهای ویژه و ملموسی به کامپیوتر می افزاید.
هرگونه ارتقاء آمیگا ۶۰۰ از طریق پایه های CPU انجام میگیرد ، بنابراین منطقی است بهترین و خوش ساخت ترین انتخاب را برای اشغال نمودن این فضا درنظر بگیریم.
زد ایکس اسپکتروم ۳+ تحولی در دنیای کامپیوترهای شخصی
زد ایکس اسپکتروم ۳+، محصولی از شرکت آمستراد، در اواخر دهه ۱۹۸۰ به عنوان یک کامپیوتر خانگی قدرتمند و مقرون به صرفه به بازار عرضه شد. این دستگاه با طراحی ساده اما کارآمد خود، به سرعت جایگاه ویژهای در میان علاقهمندان به فناوری و برنامهنویسی پیدا کرد.
مشخصات فنی و قابلیتها
پردازنده:
زد ایکس اسپکتروم ۳+ از پردازنده Z80 با فرکانس ۳.۵ مگاهرتز استفاده میکرد که در آن زمان عملکرد قابل قبولی را ارائه میداد.
حافظه:
این کامپیوتر به ۱۲۸ کیلوبایت حافظه رم مجهز بود که امکان اجرای برنامههای نسبتاً پیچیده را فراهم میکرد.
ذخیرهسازی:
بزرگترین تفاوت زد ایکس اسپکتروم ۳+ با مدلهای قبلی خود، وجود یک درایو فلاپی دیسک داخلی ۳ اینچی بود که سرعت دسترسی به دادهها را به طور قابل توجهی افزایش میداد.
گرافیک:
این دستگاه قادر به نمایش ۱۶ رنگ مختلف بود که در آن زمان گرافیکی باکیفیت محسوب میشد.
زبان برنامهنویسی:
سینکلر بیسیک زبان برنامهنویسی اصلی این کامپیوتر بود که به کاربران اجازه میداد تا برنامههای خود را به راحتی بنویسند و اجرا کنند.
تأثیر فرهنگی و آموزشی
زد ایکس اسپکتروم ۳+ نه تنها یک ابزار محاسباتی بود، بلکه نقش مهمی در رشد و توسعه جامعه برنامهنویسی و علاقهمندان به کامپیوتر ایفا کرد. این دستگاه به دلیل قیمت مناسب و قابلیتهای قابل توجه خود، به عنوان یک ابزار آموزشی و سرگرمی در بسیاری از مدارس و خانهها مورد استفاده قرار گرفت.
همچنین، جامعه بزرگی از کاربران و توسعهدهندگان حول این دستگاه شکل گرفت که منجر به تولید نرمافزارها و بازیهای متنوعی برای آن شد.
میراث ماندگار
زد ایکس اسپکتروم ۳+ به عنوان یکی از نمادهای عصر طلایی کامپیوترهای خانگی، تأثیر قابل توجهی بر صنعت کامپیوتر و جامعه فناوری گذاشت. این دستگاه با طراحی ساده، قیمت مناسب و قابلیتهای قابل قبول خود، به بسیاری از افراد کمک کرد تا با دنیای کامپیوتر آشنا شوند و به رشد و توسعه این فناوری کمک کنند.
مقاله ۱۸ - لینک خارجی
مقاله ۱۸ یک لینک خارجی به بلاگ اختصاصی آمیگا است. با کلیک روی دکمه زیر به این محتوا دسترسی پیدا کنید:
این لینک شما را به محتوای تخصصی درباره کامپیوترهای کمودور و آمیگا هدایت میکند.
جی ماینر _ خالق آمیگا
طراح کامپیوتر آمریکایی جی ماینر(۱۹۳۲-۱۹۹۴) آمیگا را خلق کرد ، یک کامپیوتر شخصی که به طور موثر با محصولات اپل در طول دهه ۱۹۸۰ رقابت می کرد و دارای قابلیت های گرافیکی بود که بسیار جلوتر از زمان خود حرکت میکرد.
ماینر در اوایل دهه ۱۹۸۰ توسط آتاری و کمودور، دو غول شرکتی کامپیوتری بکار گرفته شد ، او ابتدا ایدههای اصلی را ابداع کرد و بعداً برای آنها بودجه پیدا کرد.
زندگینامه جی ماینر
«جی گلن ماینر » در پرسکات آریزونا، در ۳۱ مه ۱۹۳۲ به دنیا آمد. او در جنوب کالیفرنیا بزرگ شده بود ، در دانشگاه ایالتی سن دیگو ثبت نام کرد و در آنجا درس می خواند که جنگ کره در ژوئن ۱۹۵۰ آغاز شد.
ماینر تصمیم گرفت به نیروی گارد ساحلی ایالات متحده بپیوندد . گارد ساحلی او را به یک برنامه آموزشی تکنسین الکترونیک در پایگاه خود در گروتن،کانکتیکات فرستاد. در گروتن با همسر آیندهاش، کارولین پوپلاوسکی آشنا شد و این زوج در سال ۱۹۵۲ ازدواج کردند.
شروع حرفهای
ماینر در گارد ساحلی ایالات متحده به مدت سه سال خدمت کرد. او پس از پایان خدمت به کالیفرنیا بازگشت و کار را از سر گرفت، «تحصیلات کالج او در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی». او در سال ۱۹۵۸ در رشته مهندسی برق با تخصص در طراحی ژنراتور و سرووموتور فارغ التحصیل شد.
در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰، ماینر مشاغل مختلفی در صنعت الکترونیک کالیفرنیا داشت و اغلب برای استارت آپ های کوچکی کار می کرد که زمینه رشد صنعت الکترونیک سیلیکون ولی را فراهم می کردند.
استخدام در آتاری
در سال ۱۹۷۴ آتاری تازه شروع به ظهور خود در صنعت بازی های ویدیویی کرده بود. ماینر از طریق یکی از دوستانش به نام هارولد لی با نولان بوشنل بنیانگذار آتاری آشنا شد و از او خواسته شد تا روی طراحی تراشه برای آتاری ۲۶۰۰ کار کند.
آتاری ۲۶۰۰ به سرعت از کانال Fairchild پیشی گرفت و ماینر برای کارش با پیشنهاد پیوستن به تیم کار بر روی آتاری ۴۰۰ و ۸۰۰ پاداش دریافت کرد. اینها جزو اولین«رایانه های شخصی» بودند ، دستگاههایی ماشین تحریر مانند با پورت هایی برای جوی استیک های بازی و کارتریج های نرم افزاری، ماینر این پیشنهاد را پذیرفت.
خروج از آتاری و تأسیس آمیگا
ماشینهای آتاری در سال ۱۹۷۹ سود زیادی برای شرکت بهدست آوردند ، اما آتاری با استفاده از تکنیک های حسابداری سواستفاده کرد تا از پرداخت پاداشهای وعدهدادهشده به مهندسان خود اجتناب کند! ماینر یکی از گروهی از مهندسانی بود که شرکت را ترک کردند.
در سال ۱۹۸۲ ، یکی از دوستان برنامه نویس ماینر به نام لری کاپلین پیشنهاد تشکیل یک شرکت کامپیوتر و بازی جدید را داد. ماینر ، کاپلین را به منابع مالی هدایت کرد و زمانی که تیم اجرایی اصلی از هم پاشید ، او به عنوان معاون Hi-Toro قرارداد امضا کرد.
تأثیر و میراث
ماینر مجموعهای از علایق در خارج از دنیای کامپیوتر داشت ، از جمله بونسای، هواپیمای مدل، رقص مربع، و کمپینگ، که همه اینها دوستان زیادی را در خارج از حوزه فناوری برای او به ارمغان آورد.
در ۲۰ ژوئن ۱۹۹۴ بدلیل مشکلات کلیوی ، در مونتین ویو کالیفرنیا درگذشت. اهمیت قابل توجه ماینر در تاریخ کامپیوترهای شخصی به طور گسترده به رسمیت شناخته نشده است. بسیاری از آنچه در مورد زندگی و حرفه او شناخته شده است از مصاحبه های وب سایت های کامپیوتری قدیمی می آید.
با این حال، در میان علاقهمندان به کامپیوتر که به گذشته گرایش دارند، هیچ شکی در اهمیت او وجود ندارد «او به عنوان پدر آمیگا شناخته میشود.
تاریخچه آمیگا ۶۰۰
آمیگا ۶۰۰، که با نام A600 نیز شناخته می شود، یک کامپیوتر خانگی است که در مارس ۱۹۹۲ منتشر شد. این آمیگا ، آخرین مدل آمیگا بر اساس موتورولا ۶۸۰۰۰ و مجموعه چیپ پیشرفته آمیگا ۱۹۹۰ (ECS) است.
آ۶۰۰ ، همان آمیگا ۵۰۰ پلاس است که دوباره طراحی شده و یک هارد دیسک داخلی و گزینه پورت PCMCIA به آن اضافه شده است. بدون صفحه کلید عددی، آمیگا ۶۰۰ ، فقط کمی بزرگتر از صفحه کلید IBM PC است و حدود ۶ پوند وزن دارد.
این کامپیوتر با سیستم عامل AmigaOS 2.0 عرضه شد ، استفاده از این سیستم عامل ، آسان تر از نسخه های قبلی بود. مانند آمیگا ۵۰۰ ، آمیگا ۶۰۰ هم در انتهای بازار هدف قرار گرفت. کمودور قصد داشت تا قبل از معرفی آمیگای ۳۲ بیتی، فروش محصولات مرتبط با آمیگا ۵۰۰ را افزایش دهد.
توسعه و انتشار
در اواخر دهه ۱۹۹۰، شرکت کمودور با اخراج شش مدیر ارشد اجرایی، مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره، ایروینگ گولد، فرآیند تغییر مدیریت قابل توجهی را آغاز کرد.
در بهار ۱۹۹۱ ، Prudential Bache Investments یک بانکدار سابق سرمایه گذاری را به ریاست شرکت کمودور ارتقا داد و برنامه ای را که در سال ۱۹۸۹ آغاز شده بود ادامه داد که شامل کاهش بودجه و پرسنل، و تمرکز بیشتر بر فروش و تولید بود.
مشخصات فنی
آمیگا ۶۰۰ دارای یک پردازنده موتورولا ۶۸۰۰۰ است که با فرکانس ۷.۰۹ مگاهرتز(PAL) یا ۷.۱۶ مگاهرتز (NTSC) و ۱ مگابایت رم "تراشه" با زمان دسترسی 80 ns کار می کند.
گرافیک و صدا
آمیگا ۶۰۰، آخرین مدل آمیگا است که از مجموعه تراشه های پیشرفته کمودور ، (ECS) استفاده می کند که می تواند ۲ مگابایت رم تراشه را آدرس دهی کند و حالت نمایش با وضوح بالا را اضافه کند.
تراشههای نمایشگر سوپر اگنس ، میتوانند با استفاده از همگامسازی فرکانسهای مختلف، حالتهای مختلف صفحه نمایش از ۳۲۰ در ۲۰۰ پیکسل تا ۱۲۸۰ در ۵۱۲ پیکسل را هدایت کنند.
صدا نسبت به طرح اصلی آمیگا بدون تغییر است. یعنی چهار کانال ۸ بیتی مبتنی بر DMA، دو تا در بلندگوی چپ و دو تا در بلندگوی راست. آمیگا ۶۰۰ اولین مدل آمیگا با ویدیوی ترکیبی رنگی داخلی (RCA) بود.
لوازم جانبی و گسترش
آمیگا ۶۰۰ دارای کانکتورهای مخصوص آمیگا شامل دو پورت DB9M برای جوی استیک،موس و قلم نور، یک پورت سریال استاندارد ۲۵ پین RS-232 و یک پورت موازی ۲۵ پین سنترونیکس است.
افزونه جدید سری آمیگا ، اسلات PCMCIA Type II و رابط ۴۴ پین داخلی ATA بود که بیشتر در رایانه های لپ تاپ یافت می شود. هر دو رابط توسط تراشه سفارشی "Gayle" کنترل می شوند.
ارتقاء پردازنده
بهروزرسانیهای غیررسمی پردازنده، شامل موتورولا ۶۸۰۱۰ ، ۶۸۰۲۰ (تا ۲۵ مگاهرتز) و ۶۸۰۳۰ (تا ۵۰ مگاهرتز) است. پردازنده ها با جایگزینی با ۶۸۰۰۰ ارتقا نمی یابند، بلکه با اتصال کانکتور به پردازنده و اشغال گذرگاه سیستم ارتقا می یابند.
حافظه
رم را می توان تا ۲ مگابایت"رم تراشه" با استفاده از شکاف توسعه trapdoor زیر دستگاه ارتقا داد. با افزودن ۴ مگابایت دیگر "رم سریع" به اسلات کارت PCMCIA با یک کارت SRAM مناسب به ظرفیت ۶ مگابایت خواهد رسید.
سیستم عامل
این امکان وجود دارد که آمیگا ۶۰۰ خود را به ورکبنچ ۲/۱ ارتقا دهید.و ویژگی بومی سازی سیستم عامل به چندین زبان را اضافه کنید و این ورکبنچ ، دارای یک درایور "CrossDOS" است که پشتیبانی خواندن/نوشتن برای رسانه های فرمت شده FAT (MS-DOS) را فراهم می کند.